بونجی

عمومی

بونجی

عمومی

هنر شعر و شاعری در بونجی

شعر در میان تمام ملل جهان جایگاه خاص خود را دارد به همین خاطر شعر در فرهنگ ملت بلوچ هم جایگاه بالای دارد. 

به طوری که تاریخ و فرهنگ و زبان بلوچ مدیون شاعران بلوچ هست . 

روستای بونجی از دیر باز مهد شاعران بزرگ و گمنامی بوده که تمام وقایع تاریخی گیاوان و بونجی را به صورت شعر سروده اند   

تاریخ گیاوان مدیون شاعران بونجی می باشد چون تمام رویدادهای مهم تاریخی گیاوان توسط شاعران چیره دست بونجی سروده شده است و به طور شفاعی بین مردم گیاوان دست به دست می شود

شاعرانی همچون مرحوم عبدالرحمن لشکری و شاعر بزرگ و چیره دست گیاوان و بونجی مرحوم دادمحمد قاسم (شعرهای زیادی به زبان بلوچی و فارسی سروده است که اگر او را سعدی گیاوان بنامیم سخنی به گذاف نگفته ایم ) و همچنین مرحوم ابراهیم خداداد و ..... 

کسانی هم از فرزندان ان بزرگان هم هستند که هنوز راه ان شاعران بزرگ بونجی را ادامه میدهند که بارزترین انها عبارتند از :  

موس مراد عبدالرحمن  

موس احمد لشکری عبدالرحمن  

که هر دو این عزیزان از فرزندان و نوادگان شاعر و مرد نامی بونجی عبدالرحمن لشکری هستند  

وجوانانی با استعداد هم هستند که در هنر شعر و شاعری کار می کنند و شعر می سرایند امثال شهمراد علی جلال  

بنده طی تماسی که با یکی از شاعران خوش ذوق بونجی که از افتخارات بونجی می باشد از ایشان تقاضا کردم که همکاری لازم را با ما داشته باشند   

این شاعر خوش ذوق کسی نیست جز موس احمد لشکری(رحیمی) 

ایشان با خوشحالی و عشقی که به زادگاه خودشان داشتند با دل و جان پذیرفتند که سرودهای خودشان و اشعار پدر شعر بونجی و گیاوان(دادمحمد قاسم ) را برایمان ارسال کنند .

بنده و تمام کاربران عزیز منتظر اشعار زیبای ایشان و دیگر شاعران بونجی هستیم

إنا لله وإنا إلیه راجعون

« إنا لله وإنا إلیه راجعون »    

بازگشت همه  به سوی خداست
 
همه از خداییم و به سوی خدا می رویم  

، 

و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید 

 درگذشت محمد شیرو(مرادشاهی) را به  خانواده محترم  مرادشاهی  تسلیت عرض نموده و برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت و برای سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم   

  

از طرف مدیریت  وبلاگ بونجی

إنا لله وإنا إلیه راجعون

  

 

 

درگذشت شادروان  مرحوم علی شکر(جاکری )راخدمت خانواده محترم  و  تمام مردم محترم بونجی تسلیت عرض مینمایم و از خداوند متعال برای این عزیز الو درجات و برای باز ماندگان این مرحوم صبر وشکیبائی مسئلت دارم.روحش شاد ویادش گرامی باد  انشاالله.  

 

  مارا درغم خود شریک بدانید .........  

از طرف مدیریت  وبلاگ بونجی

دلم برای بونجی تنگ شده

دلم برای بونجی تنگ شده برای شعری که توش به دنیا امدم  

 دلم برای بونجی تنگ شده برای هوای شرجیش   

دلم برای افتاب گرم.اسمان صاف وابی و ستارهایش تنگ شده   

دلم برای ان نخل های سرسبز و بهاری بونجی تنگ شده   

و ان کوه های سر به فلق کشیده و ان دریایی پر اواز که صبح با صدای ان بیدار می شدم   

دلم برای ان رودخانه هایی که هر زمستان در کنار انها می نشستم و صدای شرشر اب را گوش می کردم  

 

برای مردمی که همیشه به همدیگر سر می زدند و از حال همدیگر جویا می شدند   

برای ان دوستانی که جان حود را برای هم میدادند که یکی از انها تو زندگی اذیت نشه   

و به ان دوستانی که از اول شب با همدیگر می نشستند و می خندیدند تا افتاب بونجی از سر کوه شم کلاتان  بیرون  می زد 

حتی دلم برای ان هوای غبار الود بونجی که توش تنفس می کردم تنگ شده   

دلم برای ان  روزهای که در کنار دوستان و رفقا و خانواده که مثل ابی که از رودخانه رد میشه می گذشت تنگ شده    

غریبی یعنی کسی که تمام چیزشا ازش گرفتند. تا کسی غریبه نشده معنی این جمله را نمی فهمه باید حس کنی تا بفهمی  

  

اونهای که تو بونجی هستند به من نخندند فقط کسی که در غربت زندگی میکنه حس یک غریبه دور از وطن را می فهمه    

          

 

                                          ارسال شده ( ابراهیم مرادشاهی) 

 

این هم عکسی از شم کلاتان   

 

شعری برای وطن

 وطن ارزشمندترین و مقدسترین چیزیست که بشر دارد. ما هممون به نوعی به یاون وصلیم و از صدقه سر نام وطن هستیم  

 

دلم ز هجرت پرنده‌های شهر خود گرفته است

کسی‌ شکایتی نمیکند

و قلب های سنگی‌ به خون نشستگان

خبر ز روز رفتن ستاره‌ها نمیدهد

مگو به من

ز این اجاق سوخته

ز دردها و زخم ها

که چون شکسته زورقان نسل ها

به باد هرزه گی برفت

مگو! مگو کزین سرای پرشده ز یاد ها

ز قبر های خشک بازها

چه غره های  وحشتی

کمین بکرده خانه مرا

دل شکسته مرا

خیال مرگ هم نمیکند

سفیر این خراب بی نشان

مرا نه نور و نه تبسمی

به دل نشانده لحظه ای

کجا سفر کنم ز این هراس بی‌ امان

به کنج و گوشهٔ کجا به پا کنم

حریر این عروس کشته تن

وطن !

نه از تو دل توان بریدن و

نه از کمند یاد تو رها

چه کرده‌ای تو با من

ای وطن!

زبان خفته‌ای تو‌ای میان دام حادثه

چه روز‌ها که چشم تو بدید و دم مزد

چه قلب‌ها که در تو عاشقانه مرد و رفت.

تصور از نگاه تو بریست

تکلم از کلام تو تهی ست،

که خواب نسترن مرا ز یاد تو گذر دهد،

در آن دمی که مرگ هم عنایتی نمیکند

و نام قدسیان و کبریان

همه چو سنگ بیگذر

شفاعتی نمیکند

خیال ناب تو مرا ز خود برد

به خون و آب

مگو که دلشکسته ای

مگو که چون تن نمرده‌ای میان خاک

فرو فکنده‌ای کفن

وطن!

میان آب و خاک و آتش به باد رفته ا ت

نه می‌توان ترا بدید

و یا ز هرم چشم تو به آسمان رسید

تو یاد مبهمی

میان قطره‌های اشک ما

که در غمت چکید.

چکامه نیست این وطن!

حکایتی ز رفتن ستاره هاست

ستاره ها که نی‌ به ما و نی‌ به تو

چو همنظر شدند

حکایت از فروغ بی‌ فروغ این دل شکسته است،

بهانه‌ای وطن، بهانه‌ای وطن

حضور تو چنان به دل تنیده است

که نیستی‌ جدا ز ما

که نیستی‌ تو غیر ما

ای وطن! 

  

 

                     تقدیم به همه دوستان عزیزم

بونجی از نگاهی متفاوت

بونجی منطقه ای است در غرب شهرستان بندر جاسک که تا مرکز شهرستان ۷۵ کیتومتر و تا مرکز استان یعنی شهر بندر عباس ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد . 

این روستا از طرف شمال به روستای گتان و جنوب به کوه مبارک و از شرق به کوههای مکران و از غرب به ابهای نیلگون دریای عمان محدود می شود اخرین محدوده و یا بعارتی نکات مرزی بونجی در حدود اربعه فوق الذکر عبارتند از جنوبا به بگانی شمالا به سورگا شرقا محدوده کوهستانی از چور هبتار گرفته تا مشدالی و غربا محدوده ساحلی از کپو و سراحکان گرفته تا سرکند و گو کینغو  وجود نکات مرزی بونجی حکایت از تاریخ و گذشته این روستا دارد و در دوران مختلف مردم در هر یک از نکات مرزی و بعضا در داخل محدوده مانند مینهی و جنتری چیل و کرپاسی و میسکی زندگی می کرده اند و امروز روستای بونجی با نمای فعلی شناخته می شود از نظر تاریخ اولین گروهی که در بونجی میزیسته اند قبل از اسلام بوده که گواه این ادعا وجود قبرهای است که در گو کینغو وجود دارد . 

از قدیم الایام بونجی دارای مردمانی سخت کوش بوده و همین تلاش و سختکوشی گذشتگان در رشد و ابادانی و پیشرفت بونجی به حالت کنونی نقش داشته و فرزندان ان بزرگواران هر چند که نتوانسته اند جای انان را پر کنند اما هر چه باشد نام نیک ان بزرگواران سکوی پرتابی بوده تا امروزیها به بونجی چی بودن خود افتخار کنند . 

اما بونجی امروزی متشکل از سه محله لاتیدان(بونجی ساحلی) فیروزی مچ(بونجی بالا) و میسکی (بونجی پایین) میباشد. 

هر کدام از محلات مذکور امروز مستقل هستند و هر کدام نیز توسط شوراهای روستایی مدیریت می شوند مردم بونجی از اقوامی مانند بلوچ . جت و سیاهان تشکیل می دهد از قدیم الایام بلوچها مالکان زمینهای زراعی و صاحب دام بوده اند و جت ها و سیاهان خدمتکاران انان بوده اند هر چه بوده گذشته و این واقعیتی است که همه ما باید ان را باور کنیم  و خود را با شرایط فعلی وفق بدهیم . 

امروز دیگر ارباب و رعیت وجود ندارد همه مستقل هستند و زندگی یکسانی دارند و جز  در مواردی اندک تقریبا حرمتها از بین رفته و همه ادعای اقایی می کنند و شاید این بزرگترین معضل جامعه کنونی بونجی باشد . 

باز هم تکرار میکنم  هر چه باشد گذشته بونجی را نمی توان فراموش کرد دلاور مردانی که در تاریخ بونجی نامشان به یادگار مانده ستونهای بونجی هستند و بدون نام این بزرگواران بونجی در هیچ جای شناخته شده نیست . 

بنده صراحتا اقرار می کنم که از ذکر نام افراد معذورم و دلیل ان اینست که جوانان کنجکاو بونجی تلاش کنند و انها را بیابند . 

انگاه خواهند فهمید که انان فرزندان چه کسانی هستند و خود را پیدا کنند و از خواب بیدار شوند . 

و به قول شاعر سر شناس بونجی که می گوید: بونجی منی ملکی ت زهیرانی  ـ  همتت گونن کلین پیرانی  

جوانان و کلا مردم بونجی اگاهانه به قضایا نگاه کنید و بونجی را انگونه که بوده بسازید و به گذشته خود قمر بورزند . 

بونجی عزیز بوده و هست اما انگار ما بونجی را خوب نشناخته ایم و علت اصلی هم اینست که ما خودمان را گم کرده ایم و تا خود را نیابیم بونجی را به  خوبی نخواهیم شناخت  

انچه بیان شد مختصری از جغرافیای بونجی ومختصری است از بونجی از گذشته تا بحال اینها تعریف و تمجید و یا خدای نکرده تحقیر و سرزنش نیست اینها تاریخچه موجود بونجی است که کتابت نشده بلکه از روزی که سنگ بنای بونجی نهاده شده بروی خاک پاک بونجی استوار مانده و تا قیام قیامت ماندگار می ماند انهای که بونجی را دوست دارند و به عشق نام زیبایش نقش می کشند هیچوقت به خود اجازه نمی دهند حتی کلمه ای خلاف واقعیت بر ضد بونجی بنویسند انها گاها چشمان ریز بین خود را می بندند و از ذکر نام افراد صرف نظر می کنند  تا کسی ازرده خاطر نشود چرا که هر رنجش خاطری اختلافی را درون بونجی دامن می زند و اصل هم همین است . 

زیرا بونجی برای ما اهمیت دارد نه افراد این بونجی است که افراد نامی را در اغوش خود جای داده  روی سخن من شخص خاص و یا گروه و قبیله خاصی نیست سخن من با دوستان و دوستاران بونجی است . انهای که هر وقت با مشکلی مواجه می شوند سنگ بونجی را به سینه می زنند و هر وقت گلیم خود را از اب کشیدند فراموش می کنند که از کدام دیارند و لکه ننگین نا بخردی های انان را باید بونجی عزیز تحمل کند . 

عزیزان ودوستان هر جای دنیا هستید اگر بونجی را دوست دارید و اگر سربلندی بونجی را می خواهید استین همت بالا بزنید و به مساعدت بونجی بکوشید . 

از خود گذشتگی و ایثار از قدیم الایام در وجود مردم بونجی بوده است . 

لازم به ذکر است که این نکته اساسی اشاره کنم که دوستداران بونجی می توانند اهل بونجی هم نباشند ولی بونجی را دوست داشته باشند و ابادانی بونجی را ابادانی منطقه خود بدانند انها خوش نامی بونجی را خوشنامی خود میدانند کما اینکه تاریخ هم گواه این مدعاست حرف برای گفتن زیاد است و نکته برای یاداوری فراوان در پایان قطعه شعری به زبان بلوچی تقدیم به همه دوستداران بونجی   

 

تران دوستن منی بونجی    خدا کنت تا ابد مانی  

منی است و منی عرضی      منی روح و منی جانی 

خداوند پایدارت کنت            جوانانت ببنت سرشاد  

تلاش و همتش باز بید        تی خاکا کنت اواد  

 

                                                                    

                                        ارسال شده از (عدنان بندند)

افتتاحیه بوستان بونجی

در مورخ ۱۹/۱۱/۸۹ افتتاحیه بوستان روستای بونجی با حضور مدیر کل امور روستایی استانداری جناب اقای پویافر و فرماندار محترم شهرستان جناب اقای ناصری و بخشدار محترم جناب اقای ایزد پور و روسای ادارات شهرستان جاسک با همکاری دهیاری و شورای روستا انجام شد 

 

 

 

 

 

 

 

  دهیار بونجی  

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

  

 

 

 

 

  

  

 

فعالیتهای دهیاری بونجی : 

 در سال ۸۸ : 

۱ـ جمع اوری زباله های روستا و پاکسازی ورودی روستا 

۲ـ اضافه نمودن چراغ معابر به روشنای روستا به تعداد ۳۰ عدد 

۳ـ شن ریزی داخل کوچه ها و ورودی روستا  

 

در سال ۸۹: 

۱ـ جمع اوری زباله های روستا و نصب سطل زباله   

۲ـ پیگیری دهیاری در خصوص طرح هادی روستا  

۳ـ خرید ۱۰ عدد چراغ معابر و اضافه نمودن بر روشنای روستا  

۴ـ شن ریزی داخل کوچه های روستا به طول ۸۰۰ متر  

۵ـ شن ریزی جاده منتهی  به محله شاهی مچ به طول یک کیلومتر  

۶ـ احداث بوستان (پارک) در روستا و پیگیری فضای سبز ان